واژه های اخیر مصوب فرهنگستان زبان در حوزه حقوق زمین شناسی و شیمی

فرهنگستان زبان و ادب فارسی بخشی از مجموعه‌ی واژه‌های حوزه‌ی زمین‌شناسی، حقوق و شیمی را که مهر و آبان در شورای واژه‌گزینی به تصویب رسیده، معرفی کرد که تعدادی از آن‌ها به این شرح است:
 
واژه‌های مصوب حوزه‌ی حقوق: «کرایم» (crime): «جرم»، «های کرایم» (high crime): «جرم سنگین»، «کورپریت کرایم» (corporate crime): «جرم شخص حقوقی»،‌ «وایس کرایمز» (vice crimes): «جرایم اخلاقی»، «کرایم آو پشن» (crime of passion): «جرم جنون آنی»، «استیجد کرایم» (staged crime): «جرم صحنه‌ساختی»، «وار کرایمز» (war crimes): «جنایات جنگی»، «وایولیشن» (violation): «نقض قانون».
 
واژه‌های مصوب حوزه‌ی شیمی: «والِتایل» (volatile):«فرُار»، «اینوِِرشن تمپریچر» (inversion temperature): « دمای وارونگی»، «دراپینگ پوینت» (dropping point): «نقطه‌ی قطرگی».
 
واژه‌های مصوب حوزه‌ی زمین‌شناسی: «کران» (chron): «گاه»، «اِرا» (era): «دوران»، «پریود» (period): «دوره»، «ایج» (age): «عصر».
 

محمد هادی پورابراهیم: همين جا اتراق مي كنيم/روي خط افق/فردا حركت مي كنيم

كاش می توانس/نـِس تی ام را بيا/ بياوری به ياد/كودكی
دَ كی گوشه حياط/ ايي / ايی نمی ايستد/ چه كارش كنم
يا آن كُو / كُو / دِ بـچه سرت را نكن بيرون ، مگر اين جا پدر را/ را /تماشا كند ديوار
كاش/كا/كا/ يا برادر
می توانستی
كودكی ام را ببينم .
به ياد/ياد/ يادش بخير
دلم برای پدر
تنگ /تنگ /تنگ
نزن/ مگر بُـكس است كه سيگار/سيگار می كشد پدر

پدر كه پهلوان بود ، و حتی برادری ام را كه ثابت كنم ، نمی توانست او را بزند
حتی اگر بوكسور هم كه می بود / باز/باز نمی توانست حتی يك مشت/مشت/مشت
هنوز نمونه خروار است .
بزن/بزن/ به چپ/ به چپ
به راست/T/ چرا می زنی مگر چه كرده است ؟
هيچ كسی نمی توانست او را بزند ، حتی اگر با كتِ طوسی اش می چسبيد به ديوار
دلم برای موهای خاكستری اش تنگ شده
كاش من هم آن موقع بزرگ بودم و با او بُـكس
بُـكس
سيگار می خريدم و برايش می بردم بيمارستان .
كاش/ هيچ كس نمی توانست/ حتی يك مشت/مشت/مشت/مشت/مگر اين جا تظاهرات است آقا
برويد توی خانه
حياط/مرگ/زندگی/مگر دست خداست/هر چه باشد اين پسر است .
كاش می توانستم كودكی ام را به ياد بيا از اين جا برويم
كاش خانه ی ما حياط
نداشت يك كيسه بكس/سی كه ايي آقا چه می كنه ايـجا/سي كه چهل/پنجاه/شص
بزن دكتر مگر مونيتور بالاي تخت را نمي بيني
كه/ك/ك/ك كوهای سبز ش صاف مي شوند
بزن
با مشت هاي برقي ات بزن دكتر
بزن تا خط هاي صاف بروند روي قله
بروند تا زاگرس/دماوند/ارس
و بر دامن هاشان گل برويد . شير بدوشند
بزهايشان صداي ناقوس كليسا را زير گلويشان تقسيم كنند
و مسيح را با خودشان ببرند
بزن دكتر
بزن
كه بوق می زند همين طور ممتد/بزن/بزن/بزن/بزن دُهل امشب
همين جا اتراق مي كنيم/روي خط افق/كوهستان سرد است/فردا حركت مي كنيم
راس ساعت نوزده و چهل و پنج دقيقه
ضمنا مجلس زنانه نيز در همين مكان برگزار می شود .